جوان کویر بی طرف نیست

گردانندگان جوان کویر آرانی هستند اما سعی می شود این پسوند شناسنامه ای در بیان مطالب تاثیر نگذارد.برآن بودیم که صدای همه باشیم هر چند خود را از خطا و لغزش مصون نمی دانیم.یکی از کاربران که گفته فرهنگی بیدگلی است نوشته های جوان کویر را مغرضانه و جانبدارانه خوانده و در ادامه بیان داشته که بیدگلی ها در غربت از گفتن اینکه آران وبیدگلی هستند ابایی ندارند اما آرانیها نه..باهم بخوانیم:

نظر کاربر:با متانت جواب دهید

در هدفمند بودن نوشته های جوان کویر شکی نیست. اینکه چندین سال در این شهر زندگی کرده باشی کافیست تا بفهمی دو نابزرگوار(قربانی و خوش چشم) با چه تعصبی از آران حرف میزنند و مینویسند. کیست که نداند هدف اینها چیست. از همه خنده دار تر ادعای بی طرفیست که ما مانده ایم دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را.
تمام آنها که به طرف مقابل بد میگویند دوستانی و احتمالا بستگانی از طرف دیگر شهر دارند. جوان کویرست که فتنه ها را زمینه سازی میکند و خود از دور نظاره گرست. تمام تیتر ها مغرضانه است.یکبار دیگر نگاه کنید:
دعوایی که بیدگلیها را به جان نوش آبادیها انداختید. نوشته هایی که در مورد ابریشم چی نوشتید . بحث شهردار و حالا هم بحث این تابلو کذایی.
برادران آرانی قبول کنید که ملت بیدگل در خارج از شهرستان همیشه وقتی میخواهند بگویند کجایی هستند،میگویند: آران و بیدگل.اما نشده آرانی ببینیم که حتی نام بیدگل در دهانش بچرخد. اینها میشود کینه،عقده ،کمبود یا هر جیز دیگری.
من سالها بیرون از شهر زندگی کرده ام و بارها این تفاوت رفتاری را دیده ام.
دوست عزیز نادیده،این چه قیاسیست که اگر قدمت بیدگل بیشترست پس چرا جمعیتش کمترست؟!!!!خودت فهمیدی چه نوشتهای؟ همان قیاس مع الفارق است این قیاس برادر من.
همشهریهای بزرگوار بیدگلی،خواهشمندم اگر بناست جوابی داده شود با متانت و بزرگواری و به دور از هتاکی نوشته شود. گناه دیگران به پای خودشان.
.........(اسمم را ننوشتم چون حوصله ی هتاکی را نداشتم)/ فرهنگی بیدگلی

شهرستان را انسانهای بی سواد اداره خواهند کرد

خیابان شهدا از آران است یا بیدگل؟خیابان جنب پارک سلمانی چه نام دارد باب المراد یا الماسی؟ و ...سوال اینجاست که آیا اختلاف بر سرمالکیت این خیابانها بین مردم است و یا مسولین نیز وارد این موضوع می شوند؟۲۱ رمضان سال جاری مسولین شهر  برای پرچم زنی بلوار مطهری را به بیدگلی ها دادند و عاملی را به آرانیها.محرم که می شود سازمان تبلیغات میدان بهشتی را تقسیم می کند از میدان تا اداره آب را به آرانیها می دهند و مقداری دیگر را به بیدگلیها.شاهد مثال این تصمیمات زیاد است.۲راه در برابر این واقعیت وجود دارد:۱-تکذیب و کتمان هرگونه اختلاف۲-بیان درد و پیدا کردن راه درمان.آیا می شود برای این درد نسخه ای پیچید؟

یکی از کاربران بحث کردن را بی نتیجه دانسته باهم بخوانیم:

عزیزان کاربر؛ آخه بحث در مورد دو وجب اینطرف تر یا آنطرف تر به چه دردی میخوره؟ به نظر شما باعث پیشرفت شهرستان میشود؟ آخه یه شهر 90 هزار نفری با بدترین شرایط آب و هوایی - با بدترین آب آشامیدنی استان- با کمترین امکانات رفاحی و تفریحی و ..... چی داره که اینهمه به آب و اتش میزنین تا ثابت کنید کجا آران و یا کجا بیدگله؟؟؟؟ خدا را صد هزار مرتبه شکر که نه کسی هستیم و نه کسی ما را چیزی حساب میکنه. نمیدونم اگه آران و بیدگل مرکز یه استان بود و یا یه شهر مهم بود چکار میکردین!!!!!!!!! آخه شهری که فرماندارش معلم قرآن ابتداییه ، شهردارش دیپلم داره ، رییس تربیت بدنی اش معلم قرآن ابتداییه و هزار تا نقص دیگه داره ارزش داره که شما جوانان عزیز به جان هم میفتین؟؟؟؟؟؟؟
توی شهری که آرونی ها به امامزاده هلال (ع) و بیدگلی ها به امامزاده قاسم و هادی و هاشم (علیهم السلام) مینازند ( احترام به امامزادگان واجب است ولی افتخار کردن آرانی ها و بیدگلی ها به امامزادگان به این دلیل است که هیچ مکان دیگری که قابل افتخار کردن باشد در این شهر وجود ندارد) بحث کردن سر موضوعات الکی به چه دردی میخورد. تقریباً تمام کسانی که در شهرستان در مسند امور قرار دارند ۰۰۰۰۰ به لحاظ علمی از جایگاهی که در آن قرار دارند هیچ شناختی ندارند و علی اصغری وار شهر را اداره میکنند.
در پایان این نکته قابل ذکر است تا جوانان این شهرستان سر مسائل اینچنینی به جان هم بیفتند شهرستان را انسانهای بی سواد اداره خواهند کرد

ما از خیرین تقاضایی نداریم.وظیفه آنها هم مدرسه سازی نیست

 مطلب قبل با عنوان (زیر پای کدام سرمایه دار  باید فرش قرمز پهن کرد) دو واکنش از دو کاربر داشت در این قسمت واکنش یکی از کاربران را می خوانیم.این کاربر که گویا نوش آبادی است به تفکیک خیرین از سوی کاربر قبل و حمایت وی از ابریشم چی انتقاده کرده باهم یخوانیم:

""""هدف مدرسه سازی گسترده در بیدگل صرفا با توجه به نیازهای آینده آموز وپرورش انجام نمی شود، بلکه با رویکرد کسب قدرت بیشتر بیدگل در معادلات شهرستان صورت می گیرد .لذا نباید سایر بخشهای شهرستان مانند نوش آباد وابوزیدآباد و.. اعتراض کنند که چرا خیر ین نباید یک مدرسه در بخش آنهااحداث کنند."""
اولا در کسب قدرت ورقابت ناسالم موفق باشید.
ثانیا متشکریم که رقابت ناسالم دارید وبه ما حتی اجازه اعتراض هم نمی دهید.
توزیع عادلانه امکانات ،مسول و مجری عادل می خواهد.اگر مشکلی است وتوزیع ناعادلانه بوده و هست ،مشکل از کجاست؟
چرا افراد عادل انتخاب و مسول نمی شوند؟
آیا نزاع در بین مسولین است وبعد به بدنه اجتماع منتقل می شود؟
شما خیرین را بر اساس نیت به 3 دسته تقسیم کردید وباز به عنوان یک بیدگلی تمام عیار شما هم بر طبل خود کوفتید.
ابریشم چی را جدا کردید ونیز با حق دادن به خیرین ،ناعادلانه بودن توزیع امکانات را بهانه کردید برای ستم به شهرها ومناطق دیگر شهرستان
شما آنقدر با آرانیها نزدیک هستید که نمی شود تفکیکی قایل شد،اما همواره با هم بگو مگو دارید از مسول رده بالا وتحصیلکرده گرفته تا عوام
پس چطور به نوش ابادیها و ابوزیدآبادیها و.. حق حتی یک اعتراض هم نمی دهید؟
از توزیع عادلانه فقط در آران ویا بیدگل سخن می گویید.
ما از خیرین تقاضایی نداریم.اصولا وظیفه ایشان هم مدرسه سازی نیست .
ما از مسولین آموزش و پرورش بعنوان متولیلن تعلیم و تربیت انتظار داریم که نگاه دیگری داشته باشند.

به توصیه دکتر عظیمی عمل کنید

مدرسه زنده یاد حاج محمد رضا ابریشم چی فردا افتتاح می شود. در چندروز گذشته وبلاگ جوان کویر میزبان دو تفکر مختلف درباره این افتتاح بود.در یک سو عده ای از کاربران معتقد بودند این مدرسه در بیدگل نباید ساخته می شد و یا  اجاره احتمالی تالار مدرسه و   ورود آموزش و پرورش به فعالیت های اقتصادی را نادرست می دانستند.در سویی دیگر بعضی از کاربران افتتاح این مدرسه در بیدگل را تابع میل خیر دانستند  و اجاره تالار آن را  با هدف منافع اقتصادی خیر  را تکذیب کردند.ارایه نظرات کاربران در جوان کویر فقط فرصتی برای شنیدن همه صداهاست .در حالی که نظرات موافق بیش از مخالف بود و همه آنها صادقانه ارایه شد یکی از کاربران در قالب توصیه موضع گیری جوان کویر دراین مورد را مورد نقد قرار دادو تشویش اذهان عمومی ذکر کرده باهم بخوانیم:

گردانندگان این وبلاگ باهرهدفی که اقدام به نوشتن اخبار باشیوه های مختلف وتیترهای فریبنده می کنید لااقل به یک جمله از دکتر عظیمی که خیلی قبولش دارید ودریکی از اولین همایش های دانشجویی درسال هاي گذشته خودتان راهنمایی تان کرد که:
(زیر پای سرمایه داری که می خواهد دراین شهر سرمایه گذاری کند فرش قرمز باید پهن کنید . )
توجه کنید و آن را آویزه گوشتان کنید .
با مطالعه مطالبی که در چند پست قبلی درخصوص ابریشم چی ومدرسه وتالار پذیرایی آن از قول خوانندگان وبلاگ درج کرده اید چند سوال برای خواننده بومی واحیانا غیر بومی این وبلاگ بوجود می آید که بد نیست آن راشفاف تر می نوشتید : .
- آیا تالار پذیرایی که ازآن نام برده اید تا بحال افتتاح شده ویاچند جلسه در آن برگزار شده که منافع آن رابخواهید برای ابریشم چی کنار بگذاریدوبگویید چقدر ازان بهره مند می شود . شاید هم نمی دانید که این مدرسه جدید وتالار قرار است فردا افتتاح شود.
- اگر ابریشم چی نیاز به سرمایه گذاری برای احداث تالار پذیرایی وبهره گیری مادی از آن داشت نمی توانست چند کیلومتر آن طرف تر در کاشان این کارراانجام دهد
-آيا احداث يك تالار جديد فرصت وجسارت رابراي سرمايه گذاري ديگر افراد دراين زمينه فراهم نمي كند
-آيا احداث ساختمان ها وتالار ها ومدارس جديد در شهر باعث رونق وآباداني همه شهر نمي شود
- چرا تا فردي مي خواهد كار مثبتي در هرگوشه اي اين شهر انجام دهد عده اي مانند شما باطرح سوالات جهت دار ودرج اخبار گمراه كننده باعث ايجاد نگراني وتشويش در مردم مي شوند .
اطلاع رساني خوب است اما اينكه بخواهيد با درج تيتر هاي فريبنده وانعكاس يكسويه اخبار به شكلي كه خودتان دلتان مي خواهد اقدام كنيد نه تنها كار مثبتي انجام نداده ايد بلكه باعث ايجاد بد گماني وبدبيني مردم شهر به يكديگر خواهيد شد .
حال اين طرز نوشتن مطالب از زبان خوانندگان وبلاگ توصيه كردن به سفارش دكتر عظيمي است يااينكه برخلاف توصیه او ايجاد بدگماني ومشوش كردن اذهان مردم، كه ديگر كسي پيدانشود وسرمايه گذاري براي آباداني اين شهر انجام ندهد.

در برابر سیل مهاجرت افغانها به آران و بیدگل فکری کنید

مهاجرت گسترده افغانها و حتی لرها کردها و... به آران وبیدگل و عدم نظارت جدی بر آن یکی از کاربران  را بر آن داشته است تا تحلیلی جامع در این باره منعکس کند از آنجاییکه مطلب مفصل می باشد اهم آن را در این صفحه بخوانید و برای مشاهده متن کامل ادامه مطلب را کلیک کنید

اهم مطالب"

 بیش از 50 درصد برخی کلاسها را غیر آرانی ها اعم از افغانی، کرد و لر تشکیل داده اند

بسیاری از افغانها را از بادرود، نطنز و ابوزید آباد بیرون کرده اند و اکثرا به آران و بیدگل کوچ کرده اند

اینکه در شهری وضعیت اشتغال به نحوی باشد که از جاهای دیگر مهاجر بپذیرد می تواند جزء نقاط قوت آن منطقه محسوب شود

متاسفانه مدیران مدارس به دلیل پرداخت پول توسط افغانها نه تنها مانع ثبت نام آنها به شکل انبوه نمی شوند بلکه بعضا از آن استقبال هم می نمایند

آیا جناب فرماندار خبر دارد که بسیاری از افغانها از بادرود به آران و بیدگل مهاجرت نموده اند؟

 چرا در شهرهای دیگر به صورت مستمر وضعیت تابعیت مهاجرین کنترل می گردد اما در شهرستان آران و بیدگل اینگونه کنترلها مشهود نیست؟

امیدوارم مسئله مهاجرت افغانها به شهرستان آران و بیدگل هم مشمول رویه ی معمول یعنی پاک کردن صورت مسئله نگردد

ادامه نوشته

در خواست از جوان کویر/از معاون فرماندار حمایت کنید

سالهاست فرمانداری در رکود به سر می برد دیگر نه از فعالیت تشکلهای غیر دولتی خبری هست و نه از جلسات متعدد فرمانداری با سرمایه گذاران .بحث تغییر فرماندار که هراز چند گاهی مطرح می شد احتمال تغییر شرایط موجود را فراهم می کنداما  فیروزی همچنان ماند تا آنکه بالاخره پس از سالها انتظار معاونش آمد. غلامحسین رضایی  از علی آباد امور حقوقی فرمانداری کاشان را رها کرد و معاون فیروزی شد .یکی از کاربران از وپژگی های مثبت مدیریتی ایشان نام برده است باید دید رضایی با ویژگی های ذکر شده به زعم این کاربر چه تغییراتی در سیستم فرمانداری ایجاده کرده است ؟و آیا او توان تغییر دارد یا فرمان فرمانداری در ماشین دیگری می چرخد؟

نظر:اینقدر پست سر آقای فرماندار کادود نکنید چون او فرماندار شهرستان آران و بیدگل و روستاهای تحت حمایت است . شما همیشه در سایت خود بر علیه ایشان صبحت کردید من از جوان کویر سئوال دارم حالا که فرماندار یک جوان ولایتی و تحصیلکرده و متعهد به شهر را به عنوان معاون آورده چقدر استقبال کردید ؟
معاون ایشان فرزند شهید و فردی وجیه المله و دارای شخصیتی کاملا ایده آل میباشد و فردی است که وقتی کاری را قبول کرد تا به نتیجه نرساند دست بردار نیست یعنی هم تجربه دارد هم تخصص و هم پیگیری لذا جا دارد جوان کویر از ایشان حمایت و کمک کار وی در مسائل شهر باشد ./. ناگفته نماند ایشان جای خودشان را در سطح شهر به نحو مطلوبی باز نموده اند به خصوص در آران

61دصد شرکت کنندگان معتقدند نظرات کاربران جوان کویر واقعی است

در حالی که تا روز جمعه رقابت نزدیکی بین دو گزینه نظر سنجی دیده می شد در نهایت ۶۱در صد شرکت کنندگان نظران کاربران را واقعی و بقیه نظرات را ساختگی دانستند.جوان کویر ضمن تشکر از کلیه شرکت کنندگان امیدوار است به سطح بالایی از اعتماد متقابل با کاربران دست یابد.

سازمانهای دولتی به عدم صداقت وشفافیت با مردم عادت کرده اند

ادامه نظر قسمت دوم :
3- هیچ نشریه وروزنامه یا ارگانی نمی تواند مدعی باشد که هر آنچه می نوسد درست است .قطعا مطالب جوان کویر هم مستثنی از این اصل نیست .اما راه جلوگیری از انتشار مطالب غیر صحیح این هم دربین مطالب فراوان یک وبلاگ ،حذف اصل آن نیست .قطعاافراد حقیقی وحقوقی می توانند مطالب خودر را درمورد تحلیل های جوان کویر برای گردانندگان آن که خوشبختانه مشخص هستند ودروبلاگ معرفی شده اند ارایه دهند .جوان کویر موظف هستند آنها رابرای عموم منتشر کنند.وقتی یک وبلاگ با شفافیت حاضر به پاسخگویی است خوب است اشخاص هم این شفافیت را بپذیرند وصادقانه با جوان کویر برخورد کنند.
4- بخشی از ایراداتی که به جوان کویر وارد می شود بر جوان کویر وارد نیست ،بر سازمانهای دولتی وعمومی شهرستان وارد است .وقتی که شهرداری هیچ گزارش شفافی از عملکرد خود به خصوص عملکرد مالی خود ارایه نمی دهدیااز یک سایت اینترنتی یا نشریه خبری مناسب برخوردار نیست تا آخرین اطلاعات واخبار خودرا به شهروندان اطلاع دهد یا بخشی از تصمیمات شورای شهر در فضای غیر شفاف اتخاذ می شود یا اینکه فرمانداری هم از یک روابط عمومی قوی برای ارتباط با رسانه ها وشهروندان برخوردار نیست ویا اینکه سایت ایتنرنتی فرمانداری هم مطلوب نیست اگر جوان کویر به عنوان یک نشریه مجوزدار تحلیلی ارایه کند چندان هم مقصر نیست ،هرچند هم نباید مطالب غیر واقعی بنویسد. درحالی که هیچ گزارش مالی شفاف ازبودجه و وضعیت پروژهای شهر به وسیله شهرداری وشورای شهر به شهروندان ارایه نمی شود،با توجه به مشاهدات مردم از پروزه های شهرداری در قسمت بیدگل ،به اذهان آرانی ها خطور می کند که شهرداری بخش مهمی از بودجه خود را در بیدگل هزینه می کند ،همان طور که در زمانهای قبل، بیدگلی ها مدعی بودند شهرداری عمده بودجه خود را درآران هزینه می کند.حال مقصر کیست که این تحلیلها به وسیله مردم ارایه می شود رسانه ها یا سازمانهای دولتی که به عدم صداقت وشفافیت با مردم عادت کرده اند وبودجه واطلاعات خود را از اسرار می دانند.

تر افیک پرده:از بلوار الماسی تا خیابان شهدا

بلوار الماسی خیابان شهدا  بلوار مطهری و خیابان امامزاده قاسم  به نظر می رسد  بخش اعظمی و شاید تمامی اختلافات بر سر این خیابان هاست. رمضان که تمام شد روز شمار محرم و آغاز دوبار مراسم پرده زنی شروع می شود آیا هیات این منطقه به نقطه نظر مشترکی خواهند رسید و یا دوباره راه را برای ورود مسولین دولتی و تصمیمات عجیبشان باز خواهند کرد.نظرات کاربران که اختصاص به این موضوع دارد را می خوانیم با این توضیح که  دربین نظرات  فقط آرانی ها اظهار نظر کرده اند و فرصت بیان نظران مخالف نیز وجود دارد: 

نظر:در خصوص پرده زدن امسال به هیات گفته شد تا 300متر دور حسینیه ها را حق زدن دارید بعد به هیات قائم آل محمد کوی قاسمیه گفتند پرده هایی که حتی فاصله اش تا مرکز هیات به 100متر هم نمیرسد را باز کند چون در خیابان شهدا بوده و به جای آن به هیات سجادیه بیدگل که در میدان امام هست گفتند خیابان شهدا و فلکه بهشتی را بزند!آخه یکی بگه میدان امام کجاو میدان بهشتی کجا!!؟به زور که نمیشه جایی را گرفت!سه هیات محله ی قاسمیه دور میدان بهشتی است در صورتی که نزدیکترین هیات بیدگل به این میدان در امامزاده قاسم است که حداقل 1000متر فاصله دارد بااین وجود مسئولین اجازه زدن پرده به آرانی هارانمیدهند تازه اگرهم بدهند یه شبه همه را پاره میکنند نمیدانم مسئولین به چه فکر میکنند !

نظر:آخه توی بیدگله که میگی میدان بهشتی و خیابان شهدا و بلوار مطهری مال ماست به کدام دلیل؟؟!تو خیابان شهدا یک هیات بیشتر نیست اون هم مال آرونه تو بلوار مطهری یه هیات بیشتر نیست اونم مال آرونه !دور میدان بهشتی که سه هیات است و هر سه مال آرونه تازه ساکنین دور تادور میدان آرونین!من تعجب میکنم که اینها چشمشان را میبندند و حرف میزنند مثل اینکه ما آرونیها بیاییم بگیم مثلا هفت امامزاده مال ماست!!!آخه به چه دلیل؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نظر:یه سوال دارم یه نفر جواب بده: شهرداری تمام خیابانها را ولو خیابانهای فرعی را تابلو زده است پس چرا بلوار شهیدالماسی را تابلو نزده است؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!! لابد اسم این بلوار را هم میخواهند عوض کنند؟!تا این شورا و شهرداری روی کار هست بیایند اسم خیابان محمد هلال را هم خیابان بیدگلش کنند و خیال ما را راحت کنند!!!!

کسانی که علم امامزاده هاشم رابلند کرده اند همه مردم بیدگل نیستند

مناظره منتقد سران بیدگل و کاربری به عنوان سازنگار که او نیز به نحوی منتقد است وارد فاز جدیدی شد.به نظر می رسد هردو به تصممیات کوچه بازاری و هیاتی منتقد باشند :

کاربر پاسخ دهنده منتقد سران بیدگل:  آسفالت وتخریب وبازسازی یک مثال ساده بود از راههای توسعه

این تحلیل هایی که بعضی ها می نویسند چندان آگاهانه نیست نزدیک ترین محل وخیابان به امامزاده هاشم محله مختص آباد وخیابان سیدالشهداست هفته قبل شورای شهر نام خیابان سیدالشهدا (حد فاصل میدان امام به کانون شهید بنی طبا)رابه هاشم ابن علی تغییر داد این امر آنچنان بامخالفت مردم محله مختص اباد روبروشد که تابلو های نام خیابان رانیز کندند وجودامامزاده باعث توسعه نیست امادر شرایط فعلی می تواند یکی از عوامل توسعه باشد ماهرچه به شهرداری بگوییم خیابان وکوچه مار سفالت کن ویا پیاده رو آن رادرست کن کمتر توجه می کند اما محوطه حسینیه ها وامامزاده ها در کتر از یک روز تخریب ومحوطه سازی وآسفالت می شود شما هم سعی کنید تحلیل های منطقی رابه صفحه اصلی منتقل کنیددرپاسخ به پاسخ 7 باید بگویم آسفالت وتخریب وبازسازی یک مثال ساده بود از راههای توسعه واینکه امروز امامزاده ها ابزاری برای رسیدن به توسعه هستندونکته مهم اینکه کسانی که علم امامزاده هاشم رابلند کرده اند همه مردم بیدگل نیستندنمونه اش رادر نظر قبلی گفتم حتی بانامگذاری خیابان ورودی امامزاده هاشم به نام هاشم ابن علی تا آنجا مخالفت می کنند که تابلوهای اسم خیابان رانیز برمی دارند بیایید منطقی باشیم ومنطقی فکر کنیم مثل نظر منطقی قبلی

نظر منتقد سران بیدگل:صرف آسفالت کردن جایی مصادف با توسعه آن مکان نیست.

- این آقای محترم ابتدای باید آگاهی شان را از مفهوم توسعه ارتقا دهند.صرف آسفالت کردن جایی مصادف با توسعه آن مکان نیست.
2- همه حسینیه ها ومساجد مشمول عنایات شهرداری وشورای شهر نمی شوند.مساجدوحسینیه های های زیادی وجوددارند که محوطه آنها بسیار نامطلوب است وکسی هم توجه نمی کند.حسینیه وامامزاده ای مورد توجه است که کارکرد سیاسی هم برای عده ای داشته باشدوبه عنوان ابزار استفاده شود.
3- آیا اینکه سران بیدگل امامزاده هاشم را درسالهای اخیردرکنار امامزاده محمدهلال مطرح کردند تا یک روز زیارتی هم برای بیدگل فراهم آورند تحلیل غیر منطقی است .سوال این است که چرا موضوع امامزاده هاشم قبل ازتشدید اختلافات مطرح نشده بود وچرا در طول سالهای طولانی امامزاده هادی محل تجمع وحضور وتوجه بیدگل بوده است اما پس از ظهور جدی اختلافات ،امامزاده هاشم مطرح می شود .آیا این موضوع اتفاقی است واگر کسی چنین تحلیلی ارایه کند تحلیل غیر منطقی ارایه کرده است؟

آقای شهردار "با این کارتان می خواهید چه چیزی را ثابت کنید

علت توسعه بیشتر آران نسبت به بیدگل چیست؟تبعیض- اراده خدا -موقعیت جغرافیایی در تحلیلهایی که تا به حال خواندیم به این موارد اشاره شد اما این کاربر فعالیت خیرین  آرانی را پاسخ سوال دانست باهم می خوانیم:

نظر کاربر:با سلام خدمت برادران تعصبی آرانی و بیدگلی اگر نظرتان این است که امکانات بیشتر در آران است که تا حدودی قبول دارم. ولی بیشتر این امکانات را افراد خیر احداث کرده اند. پس آرانی ها هم بگویند چرا اینقدر در بیدگل مدرسه می سازند. بیشتر مدرسه های بیدگل دانش آموز ندارد و تقریباَ نصف کلاس های مدرسه خالی از دانش آموز است . حال آنکه در شهرک فرهنگیان و آزادگان آران اصلاَ مدرسه ابتدایی وجود ندارد. چرا بیمارستانی را که به همت حاج رضا شبان در حال احداث بود تعطیل کردید. آخر مگر اینجا تهران است. از دورترین نقطه آران تا دورترین نقطه بیدگل 10دقیقه فاصله نیست. ببینید خودمان خواسته ایم که از هم جدا باشیم. وجود افرادی مثل آقای... که مسئول بنرهای امامزاده هاشم(ع) است باعث به وجود آمدن تنش در شهرستان می شود مثل اتفاقاتی که امسال در بلوار مطهری پیش آمد می شود. در این بلوار که جوانان محله قاسمیه در حضور شهردار آران و بیدگل اغتشاش کرده بودند . نیروی انتظامی و شهردار و اطلاعات و حراست فرمانداری به این نتیجه رسیدند که برای آرام کردن اوضاع بنر وسط بلوار را بردارند که این باعث کوچک و تحقیر شدن شهردار شد.آقای شهردار شما که می دانید تمام سکنه این بلوار آرانی هستند با این کارتان می خواهید چه چیزی را ثابت کنید . آخر من به شما گفته بودم این کارتان باعث ایجاد اغتشاش خواهد شد. چرا دوست دارید مردم را به جان هم بیاندازید. آیا آن جوانی که پرده فلش سر بلوار مطهری را پاره کرد با امامزاده هاشم مشکل داشت؟ جواب این است: خیر. آن جوان با شهردار مشکل داشت که شخصیت و شانیت مقام شهرداری را کوچک کرد. و باز هم میگویم نگذارید جوانان این شهرستان به خاطر منافع شما به جان هم بیفتند.

ادامه مناظره دو تن از کاربران/ منافق کیست؟

تکرار-نظر:مملکت در دست منافق ها می افتاد

اگر امثال ابوالحسن زادها نبودند جانثاران منتظری و مهدی هاشمی و طاهری در شهرستان و کشور مملکت را بدست منافقین و امریکا داده بودند

پاسخ:جریان آقای منتظری هر چه بود بعد از جنگ اتفاق افتاده بود.

دوست عزیز هوادار ر-ا!گفته ای این رزمنده ی جبهه ندیده در زمان جنگ مشغول مبارزه با هواداران آقایان منتظری و طاهری بوده اند. الحق که دروغ گو کم حافظه است. اصلا می دانی جریان آقای منتظری هر چه بود بعد از جنگ اتفاق افتاده بود. اینکه فردی عدم حضور خود در جبهه را به جهت مبارزه با هواداران آقای منتظری توجیه نماید عذر بدتر از گناه است.
ثانیا اصلا می دانی که دلبستگی رزمندگان به آقای طاهری چقدر بوده است. وقتی دوستداران آقای طاهری در جبهه ها مشغول جنگ با دشمن بوده اند آن وقت این فرد در منطقه مشغول مبارزه با چه کسی بوده است؟ بله پرونده سازی خصلت ذاتی این افراد است. جریان شهید قاسمپور از ذهن مردم پاک نشده است. وقتی این بزرگوار و یارانش در جبهه ها با از خودگذشتگی مشغول مبارزه بوده اند گروهی دراین شهر با پرونده سازی برای ایشان، او را منافق خطاب کرده بودند

مایه تاسف است که اکنون کسانی داعیه بسیجی بودن دارند که در زمانی که بسیجی بودن ملازم با از خودگذشتگی بود فرار را بر قرار ترجیه می دانند و از آن بدتر علیه بسیجیان واقعی چه جسارت ها که نکردند و با پرونده سازی علیه فرزندان پاک این ملت دل بسیاری را آزردند.
اگر منافق بودن را معادل دو رویی و تفاوت ظاهر و باطن افراد بدانیم مشخص می شود که منافقان واقعی چه کسانی بوده اند و هستند.

نظر و پاسخ  دو کاربر/پرونده خیلی ها را رو می کنیم

نظر:دوست دارم بدانم این آقا چند ماه در جبهه بوده؟

جالب است که این روزها برخی داعیه بسیجی بودن دارند اما در زمان جنگ از حضور در جبهه ها فرار می کردند. خیلی دوست دارم بدانم این آقای ولایتی دو آتشه چند ماه حضور در جبهه را داشته است.
آنها مخالفان خود را فتنه گر می دانند اما ما خود از آنها در طول این سالها به جز فتنه انگیزی چیزی از آنها ندیده ایم. آنها با پرونده سازی برای مخالفنشان آنها را خانه نشین می نمایند و با دروغ و تهمت همه را بی دین خطاب می کنند اما به زعم خودشان "فتنه" انگیزان کسان دیگری هستند.از صبر و تحمل اینها همین بس که به کمتر از حذف مخالفانشان راضی نیستند. از همین روز اول هم طرف می خواهد شمشیر را از رو ببندد. از اکنون فرمان پاکسازی در خادمین امامزاده سر داده اند. به جملاتشان دقت کنید:
"بایستی همه فتنه گران را اخراج کند ""از شما خواهش میکنم تا رفع فتنه واخراج این خائنین استوار بمانید وگول وعده و وعیدهای این دروغگویان را نخورید ودر پشت پرده با آنها توافق نکنید که چون فرصت پیدا کنند در آینده زهرشان را به شما خواهند ریخت وبدانید خدا وحضرت محمدهلال و ملت آران پشتیبان شما میباشند"
واقعا این ادبیات خجالت آور و مایه شرم است. کسانی را که بدون هیچ چشم داشتی سالها زحمت کشیده اند را صرفا به خاطر مخالفت با یک فردی که از سیاسی، علمی و یا فرهنگی از وجهه مقبولی برخوردار نیست تهدید به حذف می نمایند.

پاسخ:مشخص می کنیم کی رزمنده بوده

اقای محترمی که درد زایمان گرفتی نه وجدان درد خوب فهمیدی اگر امثال ابوالحسن زادها نبودند جانثاران منتظری و مهدی هاشمی و طاهری در شهرستان و کشور مملکت را بدست منافقین و امریکا داده بودند اما یک هوشتار (هشدار ) دوستانه کاری نکنید که پرونده خیلی هارا که ادعای رزمندگی و مدرک تحصیلی داشتن را دارند باز کنیم انوقت مشخص خواهدشد کی رزمنده بوده است و در جبهه چکار میکردند

ورود شیخ علی ناصریان برای حل مشکل خادمان افتخاری

نظر:برای حل مشکل من یک پیشنهاد دارم.شما از خاندان ناصریان ولایی تر سراغ دارید؟ خاندانی موجه با پیشینه انقلابی.علی ناصریان را هم که قطعا می شناسید. فردی موجه حافظ قرآن و نهج البلاغه و امام جماعت آستان.من پیشنهاد می کنم برای اینکه دغدغه!!!! ولایت شما مرتفع گردد ایشان را به جای آقای رضا ابوالحسن زاده منسوب کنید.قطعا خادمین هم با این امر موافق خواهند بود. چون آقای ناصریان در بین خادمین چهره محبوب و مورد اعتمادی محسوب می شود. (البته در این شرایط خادمین با جایگزینی هر فردی به جای آقای ابوالحسن زاده موافقت خواهند کرد)اگر این پیشنهاد هم توسط هیئت امنا وتو شود معلوم می شود در رابطه اقای ابوالحسن زاده و هیئت امنا کاسه ای زیر نیم کاسه هست!!!!

سهم آرانیها وبیدگلیها از (پرچم زنی) مشخص شد

نظر:طی جلسه ای که دیروز در شهرداری در خصوص روز شهادت مولای متقیان (ع) و سیاه پوش کردن شهرستان اجام گرفته تصمیم بر این شده که از کاشان تا میدان آزادگان را خود شهرداری پرچم بزند و از میدان آزادگان تا آستان مقدس حضرت هلال(ع) را برادران عزیز خادمین افتخاری و همچنین از میدان آزادگان (بلوار شهید مطهری) تا امامزاده هاشم را بیدگلی ها. حال سئوال اینجاست که با چه مجوزی قرار بر این شده که بیدگلی ها بلوار مطهری را پرچم بزنند . حال آنکه هرسال هیئت محترم حضرت زینب (س) این بلوار را سیاه پوش می کند. دلیلی ندارد که بیدگلی ها این بلوار را پرچم بزنند. مگر آرانی ها جاده قدیم شهرستان را پرچم می زنند. این نمونه بارز تفرقه افکنی توسط برادر ... جناب آقای حاج محمد داروغه است. بلوار شهید مطهری در محدوده محله قاسمیه واقع شده است که تمامی ساکنان آن آرانی هستند . جا دارد جهت جلوگیری از هرگونه مشكل شهردار محترم از تصمیم خود صرف نظر کند. ...

اخراج  استعفا و یا  ابقا کدامیک ؟هیات امنا در معرض قضاوت

نظر: رضا ابوالحسن زاده سپردفاع از همه ان ارزشها بود

افرادی که برای فرماندار محترم شهرمان مطلب می نویسید قدری وجدان دین وایمان داشته باشیدواز خدا بترسید جرا مراجعه نمیکنید چرا دعوت نمیکنید و عملکرد ایشان رانمی پرسید چرا درمورد سفر ترکیه تحقیق نمیکنید بترسید از روز حساب وکتاب در خصوص رضا ابوالحسن زاده جقدر شناخت دارید ایا میدانید روزی که همکاران او دنبال مدرک گرفتن و پست ومقام و ثروت اندوزی بودندوبه ارزشهای انقلاب وولایت خیانت میکردند ایشان سپردفاع از همه ان ارزشها بود ایا از زندگی و ثروت او باخبر هستید ایا میدانید چرا امروز در استان مقدس محمدهلال ع چرا با او مخالف هستند چراکه او میخواهد ان مکان مقدس پایگاه نظام وولایت باشد اگر مرد زحمتکش اقای افروز از او حمایت میکند چون ایشان اورا خو ب میشناسد ازخدا بترسید و بدوراز وجدان و دین وایمان قضاوت نکنید

نظر:وجدان درد گرفتم.

وجدان درد گرفتم. اگر امثال آقای .....نبودند مملکت معلوم نبود چه بر سرش می آمد . من فکر می کنم هیچ کس در مملکت اسلامی ولایی نبود. شانس آوردیم سایه افراد ولایی مانند ایشان را بر سر داریم. اصلا ایشان معیار ولایت است. میزان ولایت است. ولایت سنج است. قطب نمای ولایت است. اصلا هر کس با او نیست ولایی نیست. مخالفت با او یعنی مخالفت با ولایت ... وای وجدانم درد میکنه...

نظر:خداحافظي

من فكر مي كنم آقاي ر-ا تا وضعيت بدتري اتفاق نيافتاده بايد صندلي رياست را تحويل دهد. با احترام خداحافظي كند تا آبرويش حفظ شود.

قسمت 2/شیوه اداره کردن به سبک فیروزی پور متعلق به قبل از مادهاست

حال سوال این است که میزان صلاحیت فیروزی پور برای تصدی این مقام چقدراست؟دانش ،استعداد ومهارت فیروزی پور برای ورود به فرمانداری چقدر بوده است ؟واقعیت این است که ایشان ازکمترین دانش ومهارت لازم برای اداره فرمانداری برخوردار بوده است لذا در آغاز کارش بر ویژگی هایی تاکید کرد که هرچند اهمیت دارن د ولی شرط کافی برای مدیریت جامعه نیستند .هرچند تعهد ومسلمانی وسلامت اداری و... از دیدگاه فیروزی پور اهمیت زیادی دارد اما سوال این است که آیا مسلمانی اجازه میدهد که روند رشد وتوسعه یک شهرستان(با هزاران مشکل)متوقف شود ؟آیا تعهد اجازه می دهد که به دلیل آرامش شهرستان ،کار زیربنایی جدی صورت نگیرد(قابل ذکراست که مطالعات کنارگذر از چند سال قبل آغاز شده است وشروع عملیات آن بیش از آنکه محصول تلاش فیروزی پور باشد محصول سفرهای استانی است وپافشاری شورای شهر است.)آیا سلامت اداری اجازه می دهد که افرادی با صلاحیت محدود برای مناصب مهم انتخاب شوند آیا انتخاب یک فرد با سابقه بسیار محدود کار درحوزه سیاسی به دلیل باند بازی های سطحی ،خود مصداق فساد اداری نیست ؟آیاتایید یک شهرداری مانند داروغه با مدرک دیپلم مصداق فساد اداری نیست .
تاکید صرف بر ظواهر شرعی نشانه سلامت اداری نیست.سلامت اداری شاخص های زیادی دارد که فیروزی پور با نگاه سطحی خود حتی قادر به درک این شاخص ها هم نیست.
امیدواریم مسافرت فیروزی پور به کشورهای توسعه یافته تر به تغییر نگاه ایشان کمک کند که حال که نمی توان مدیران راتغییر دادحتی اگر تمام افکار عمومی به عملکرد او انتقاد داشته باشند،لااقل با فرستادن انها به مسافرتهای خارجی حتی با هزینه های عمومی ،نگرششان را تغییر داد تا بدانند در قرن بیست ویکم ،شهرها ومناطق را به شیوه فیروزی پور اداره نمی کنند وشیوه اداره کردن به سبک فیروزی پور متعلق به قبل از مادهاست نه شرایط مدرن امروز.

سوال کلیدی این است که این مدیران سطحی نگر در قیامت چگونه پاسخ رسول الله را خواهند داد که اداره بخشی از امتش را به عهده گرفته اند ولی این مسلمین با مشکلات زیادی زندگی می کنند واز داشتن بسیاری از امکانات دنیایی که اتفاقا در دین محمد(ص)مذموم نیست برخوردار نیستندسلامت اداری مربوط به علی (ع) است که چون حاضر نشد تن به زیاده خواهی های چون طلحه وزبیر( که از صحابه بزرگ بودند بدهد) ،تنوانست حتی 5 سال حکومت کند نه فیروز پور که بعضی هارا حتی با سابقه کارگری وبه دلیل اینکه توفیقی را استیضاح کرده است به پست مهم حراست انتخاب می کند

انتقاد به شیوه انتخاب فیروزی/قسمت اول

بی خبر رفت اما پر خبر آمد .سفر فیروزی به آنتالیا هر چند در سکوت وخفا اتفاق افتاد اما رسانه ای شدن آن بار دیگر فیروزی را درصدر اخبار قرار دارد. این بار یکی از کاربران که مطالب آن را در ۲بخش خواهید خواند شاخصهای مدیریت و تطابق آن را با فیروزی به بحث گذاشته است باهم می خوانیم:

نظر:درطول سالهای گذشته ،انتقادات زیادی برعملکرد ،شخصیت ،توانمندی و...آقای فیروزی پور به عنوان فرماندار آران وبیدگل در مجامع عمومی وخصوصی مطرح شده است.اما هرگز یک نگاه اصولی وعمیق به این موضوع نشده است .مدیربخش عمومی مانند فرماندار یک شهرستان باید برخوردار از سه شاخص مهم مکانیزم انتخاب،صلاحیت وظرفیت است.
1- درمکانیزم انتخاب ضروری است از بین نامزدهای موجود در یک گروه سیاسی درایران (ونه حزب که درایران حزب واقعی وجودندارد)با استفاده از شاخصهای مناسب ،چهره ای شایسته به سمت یک منصبی مانند فرماندار انتخاب شود.البته دراین مکانیزم انتخاب ،ضرورتی ندارد که گروه پیروز در انتخابات یک نفر از گروه سیاسی دیگر را انتخاب کند.سوال این است که در انتخاب فیروزی پور آیا این مکانیزم اجرا شده است یا بهتراست بگوییم در جامعه ما برای انتخاب مدیران حتی در سطوح میانی وعملیاتی وخرد از یک مکانیزم مناسب که منجر به انتخاب شایسته ترین ها بین اعضای یک گروه سیاسی استفاده نمی شودواصولا چنین اعتقادی بین مدیران سطوح عالی وجود ندارد.مدیران عالی با نوعی نگاه سطحی به اداره امور (مانند میزان وفاداری افراد به یک جناح ،باندبازی های سطحی و...)مدیران زیردست خودرا انتخاب می کنند وتاحدزیادی می کوشند که زیردستان قوی برای خود انتخای نکنند ،غافل از اینکه انتخاب مدیران زیردست قوی ومدیریت آنها نه تنها از اهمیت خودشان نمی کاهد که برتوانمندی آنها می افزاید.
انتخاب فیروزی پور محصول یک مکانیزم بسیار معیوب برای انتخاب مدیران میانی وعملیاتی در کشور ماست وتازمانی که این مکانیزم اصلاح نشود ظهور فیروزی پورهادور از ذهن نخواهدبود.
فیروزی پور در میانه اختلافات عمیق آرانی ها وبیدگلی ها انتخاب شده است .آقای گرانمایه پور که تجربه اختلافات آران وبیدگل را به خوبی می شناسد سعی کرده است تاتوانمندی وصلاحیت وظرفیت لازم برای یک مدیر را به کناری بگذارد وبرای آنکه وقت زیادی صرف اختلاف آرانی ها وبیدگلی ها درانتخاب فرماندار نکندلذا شخصی را انتخاب کرده است که صرفا شهرستان آرام باشد تامجبور نباشد تا درمجلس برای اینکه یک فرماندار بومی انتخاب کرده است از سایر نمایندگان متلک ها بشنود یا به نهادهای امنیتی نسبت به اختلافات ایجادشده آران وبیدگل پاسخ دهد.

لذا هدف اصلی گرانمایه این است که ضمن آرام نگه داشتن آران وبیدگل(که اتفاقا برای یک مقام مسوول یک مزیت مهم است )فرایند توسعه کاشان را هم دنبال کند وهیچ کس مانند فیروزی پور بادی نمی توانست این نقش را برای گرانمایه پور ایفا کند.
لذا حضورفیروزی پور به عنوان نماینده گرانمایه پور صرفا برای آن است که درمقطع نماینده بودن گرانمایه صدایی از شهر بیرون نیاید.گرانمایه خودرا از این حرفها بالاتر می داند که وقت خودرا برای حل اختلافات آران وبیدگل صرف کند چون عموما مسوولان دراین سطوح بیش از منافع مردم نگاه عمیقی به منافع خوددارند .واز طرفیباید بپذیریم که انتخاب فیروزی پور محصول اختلافات دیرینه آران وبیدگل است وعایدی این اختلاف اول نصیب گرانمایه می شود که با خیال راحت از آرا وبیدگل ،توسعه کاشان را جدی تر دنبال کند ودیگری فیروزی پور که حتی درخواب هم نمی دید که روزی یک مسوول ساده شود تااینکه بخواهد فرماندار یک شهرستان شود

رفتن به ترکیه ایرادی ندارد

سفر فیروزی به تر کیه شاید اولین سفر یرون مرزی یک مسول شهر نبوده است.در کارنامه فخری و دادشی نیز سفر به مالزی دیده می شود.زارع فرماندار سابق نیز به چند کشور خارجی سفر کرده بود.سفر فیروزی به ترکیه  که به همراه شهراداران سفید شهر قمصر و چند شهردار دیگر روی داد با واکنش کاربران روبرو شد.

نظر:رفتن به سفر خارجی اگر به قصد یادگیری و کسب تجربه باشد هیچ اشکالی ندارد و قطعا هزینه یک میلیونی برای آن هم چندان قابل توجه نیست اما برای این مورد خاص سوالاتی پیش می آید که فرماندار باید به آن جواب دهد:
1. چرا از بین این همه شهر در دنیا آنتالیا انتخاب شده است. چه شباهتی بین این شهر و آران و بیدگل وجود دارد که فرماندار از تجربیات آن استفاده نماید. آنتالیا شهری ساحلی است که علی رغم واقع شدن در یک کشور مسلمان، آزادی بسیار زیادی در سواحل آن وجود دارد. نسبت آن شهر با یک شهر کویری که به هر حال محدودیت های زیادی برای توریستهای خارجی در آن وجود دارد چیست؟
2. کسب تجربه از طریق تعامل با مسئولین شهری حاصل می شود. آیا جناب فرماندار در این سفر هیچ گونه جلسه ای با مقامات شهری آنجا داشته است. مثلا آیا می داند که فرماندار آن شهر چه کاری انجام داده که توانسته است آن شهر را موفق گرداند. نگرانی از این است که جناب فرماندار این مدت را صرف بازدید از اماکن توریستی کرده باشد و هیچ گونه جلسه ای با مقامات رسمی جهت تبادل تجربه نداشته باشد.
3. اگر این سفر به قصد کسب تجربه بوده است آیا جناب فرماندار به صورت مکتوب و یا شفاهی این تجربیات را در اختیار همکاران و یا همشهریان قرار داده است و یا اینکه صرفا به تعریف کردن خوشگذرانی در سواحل آنتالیا به فامیل و خویشاوندان محدود شده است.

قسمت 3/ادعای قاسم پور :شهر آرام است

قاسم پورپس از انتخاب در شورای شهر استراتژی را مطرح کرد که درایام تبلیغات انتخاباتی به آن اشاره جدی نکرده بود . مردم آران اورا به این مناسبت انتخاب کرده بودند که بتواند از منافع آران درمقابل بیدگل حمایت کند.استراتژی او عبارت بوداز اعتماد گسترده به بیدگل با این توجیه که بایدشهر را آرام نگه داشت تا نگاهها به آران وبیدگل به عنوان یک شهر آشفته در نزد مسوولان تغییر کند.مهمترین ادعای اوهم درحال حاضر این است که شهر آرام است واختلافات درحال کاهش است .
اما انتخاب محمد داروغه با 7 رای که هم درسطح تحصیلات وهم تجربه وهم اینکه درآران به عنوان یکی از چهره های اصلی مخالف آران شناخته می شد انتقادات زیادی را متوجه قاسم پور کرد.البته قاسم پور با شعار اعتماد سازی از رای به داروغه حمایت کردولی نتوانست نظر منتقدان جدی خودرا جلب کند.البته سیاست توسعه بیدگل آنهم از طرف شرق وبه طرف ابوزیدآباد مورد انتقاد جدی مردم آران قرار گرفته است .این توسعه درشرق درحال اتفاق می افتد که به دیدگاه مردم کارعمرانی جدی در آران صورت نمی گیردویا اگر خیری بخواهد کاری انجام دهد با ابزار توقف از سوی بیدگل مواجه می شود.
اینها درحالی است که ناحیه 1 شهرداری نه در توان نیروی انسانی ونه دراختیارات ونه در توجه شهردار قابل مقایسه نیست.داروغه حتی حاضر نیست در محافل اجتماعی آران حضور یابد وقاسم پور با استدلال اینکه برای کسب کرسی نمایندگی مستقل باید شهر به هر ازایی ساکت باشد از داروغه حمایت می کند.
اما درحالی که وضعیت قاسم پور در محافل خصوصی وعمومی به شدت مورد انتقاد قرار می گیردبه تنهایی در مقابل هر انتقادی می ایستد واز مواضع خود دفاع می کند.