برای استعدادهایی که تجلیل شدند؛ نگرانیم.

دیروز پنج شنبه نهم آبان ماه جلسه با شکوهی در کانون شهیدعربیان انجام شد استعدادهای برتر و رتبه های عالی کنکور سراسری شهرستان آران و بیدگل تجلیل شدند. اما غفلت از چند نکته می تواند این استعدادها را هدر کند.

1 – بطور قطع همه این اسنعدادها برای مفید بودن در عرصه های بعدی زندگی خود راه سختی دارند.

2 – بطور قطع همه این استعدادها ، در ترم های اولیه دانشگاه به مشکل می خورند. و در برزخ رتبه برتر دانش آموزی و دانشجوی عادی به هم می ریزند. نباید از این مساله به سادگی عبور کردکه فاصله مفاهیم ترم های نخستین دانشگاه و مفاهیم دوره دبیرستان یا متوسطه دوم زیاد است و شیوه های مطالعه برای کنکور سراسری  برای دانشجویان ترم اول مشکلات عمیق یادگیری در دانشگاه ایجاد می کند.

3 – پسندیده بود از تیمسار منصوری و عباس صدر که سهم شایانی در ایجاد مدرسه تیزهوشان آران و بیدگل داشتند ، نامی به نیکی برده می شد.

4 – پسندیده بود یکی از سخنرانان برای آینده رتبه های برتر شهر آران و بیدگل سخن می گفتند. و تهدیدات پیش روی آنان را بازگو می کردند. هیچ کدام از سخنرانان به مساله ازدواج و نحوه ارتباط و تعامل با یکدیگر و جنس مخالف در دانشگاه مطلبی نگفتند.

پسندیده است جواد ساداتی نماینده مردم شریف کاشان و آران و بیدگل با همکاری محسن صانعی رییس مرکز آموزش ضمن خدمت فرهنگیان - که به ان دانشگاه فرهنگیان( واحد پسران ) گفته می شود – ندبیری بیاندیشند که این معضل یادشده بررسی گردد. گروه مطالعاتی جوان کویر معتقد است مرکز آموزش ضمن خدمت فرهنگیان این برنامه را انجام دهد زیرا این مرکز می تواند فاصله مفاهیم ترم های نخستین دانشگاه و مفاهیم دوره دبیرستان یا متوسطه دوم و شیوه های مطالعه برای کنکور سراسری برای دانشجویان ترم های اولیه دانشگاه که مشکلات عمیق یادگیری ایجاد می کند را بررسی کند. برنامه مشخصی برای استعدادهای درخشان تدوین نماید و برای ارتقای مرکز آموزش ضمن خدمت فرهنگیان به دانشگاه فرهنگیان تلاش نکنند و به رفع خلاء آموزش های کیفی و سبک زندگی در شهرستان آران وبیدگل توجه کند.

گروه مطالعاتی جوان کویر آمادگی خود را برای همکاری با مرکز آموزش ضمن خدمت فرهنگیان اعلام می دارد. اقدامات پوپولیستی ، لومپنیستی و عوام فریبی مورد تایید هیچ مرکز آموزشی و گروه مطالعاتی نیست. طرح مذکور می تواند برای  مردم و به ویژه استعدادهای درخشان  شهرستان آران و بیدگل روزنه های امید به آینده را گسترش دهد. ان شاءالله الرحمن

جامعه ایران " سَندرُم خاله " دارد؛ برای درمان، داروهای جدید می خواهد.

سَندرُم یا نشانگان ، در پزشکی و روانشناسی آمیزه‌ای ازعلائم و نشانه‌ها، که حاکی از اختلالی خاص است. سندرم شامل نشانه‌های بیماری (که توسط بیمار گزارش می‌شود)، علایم پزشکی (که توسط پزشک دریافت می‌شود) و پدیده‌ها و خصوصیاتی که معمولاً با هم اتفاق می‌افتند. بنابراین وجود یکی از این مشخصه‌ها به پزشک، در مورد وجود بقیه ویژگی‌ها هشدار می‌دهد. در سالهای اخیرازاین واژه ، خارج ازعلم پزشکی درارتباط دادن میان چند پدیده مربوط به هم استفاده شده‌است.

سندرم خاله نشانه بیماری جامعه ایران است . کودکان و نوجوانان رفتار مسوولان و پدرومادرخود را الگو قرار می دهند و از رفتار آنان چه خوب و چه بد عینًا تقلید می کنند. کسی که رفتاربدون تَعَمُّق و تَفکر انجام می دهد با کمی دقت معلوم می شود که این رفتار را ازجامعه و خانواده خود آموخته است. دیگران به حالت اعتراض ضرب المثل "  نگاه به دست خاله کن، مثل خاله غربیله کن "  ویا ضرب المثل مشابه آن " نگاه به بابات بکن، بادی به سُرنات بکن"  را می گویند.

در یک سده گذشته جامعه ایران از" سندرم خاله " زجر می برد و متاسفانه درمان های سنتی مشکل را حل نکرده است. ناگزیرباید به درمان های مدرن روی آورده شود.نمونه های گونه گون ازعوارض سندرم خاله می توان در جامعه ایران پیدا کنیم که مهمترین آنها عبارتند از:

1 – تأثیر مُخَرِّب  سندرم خاله در مراکز آموزشی ایران را می توان در حوزه های علمیه مشاهده کرد که بیان مطالب خلاف مشهور می تواند مشکلاتی را درپی داشته باشد مانند بعضی ازموضع گیری های شیخ محمد یزدی ریاست اسبق قوه قضائیه و برخی از همفکران ایشان.

2 – تأثیر مُخَرِّب  سندرم خاله در تصمیمات اقتصادی و سیاسی دولت های یک سده گذشته اَظهَرُ مِنَ الشَّمس است که نیاز به هیچ نمونه ای ندارد.

3 – تأثیر مُخَرِّب سندرم خاله در مسائل فرهنگی سبب شده است تغییرات جدی در هویت ایرانی ایجاد شود و صبغه های ایرانی و اسلامی مغلوب فرهنگ غرب شود. در حالی که در طی هجوم اعراب و مغولان، ایرانیان توانستند به لحاظ فرهنگی اعراب و مغولان را در فرهنگ خود هضم کنند.

مؤثرترین راهکار برای شناخت و درمان سندرم خاله استفاده از داروهای مدرن و رهایی ازدارو و درمان های سنتی است. بحران سنت-مدرنیته  جدی ترین بحران جامعه ایران است . اگرچه عده ای از اندیشمندان بحران سنت – مدرنیته در ایران را گذار به دموکراسی می دانند اما واقعاً چنین نیست.

جامعه ایران باید اخلاق وعلوم انسانی را باز تعریف کند و از مفهوم عدالت گذر کند وبه مفهوم انصاف توجه کند. تا هم در سیاست خارجی و هم سیاست داخلی، مدرن شود و توسعه یافتگی را تجربه کند. راه کار آسیای جنوب شرقی می تواند برای ایران الگو باشد البته از نوع اصل ژاپنی نه از نوع کُپی چینی.