در اين شهر پرحاشيه كه در شايعه و اختلاف در بطن آن ريشه پيدا كرده بود . در شهري كه كسي شجاعت حرف زدن نداشت . درشهري كه نشريه مكتوب آن ‍ژرفاي خدابيامرز از بهار و گل و بلبل مي نوشت . در شهري كه گاه و بيگاه طومار هاي آن به استانداري مي رفت . در شهري كه رسانه خبري آن شايعه بود . در شهري كه تظاهرات به سبك فلسطيني ها در آن اتفاق افتاد . در شهري كه اعضاي شوراي شهر متهم به  زمين خواري بودند .  در شهري كه مردم آرزوي شهرستان شدن داشتند . در شهري كه  تعداد روزنامه خوانهاي آن زير صد نفر بود.

در اين فضا بود كه جوان كوير متولد شد با اين اميد كه بتواند ندايي باشد براي يك حرف جديد. براي اينكه خبرهاي ريز و درشت شهر را بازتاب دهد با ياماهاي خبرسازخود اخبار ريز و درشت آران و بيدگل يا كاشان را بنويسد. براي آنكه از حق مردم بنويسد . با  هر آنكس كه حرفي دارد مصاحبه كند از روحاني تا زاهدي و از آراني تا يوسفيان. از توفيقي نماينده قبلي تا گرانمايه . براي آنكه 5 سال پيش از نماينده مستقل بنويسد و هشدار دهد.

جوان كوير سعي كرده  بازتاب دهنده  واقعيات جامعه باشد هر چند برخي بر اين اصرار دارند كه بازتاب واقعيات تفرقه افكني است يا موجب اختلاف است اما تجربه اين سال هاي جوان كوير ثابت كرده به بحث گذاشتن موضوعات اجتماعي هر چند گزنده و تند بهتر از پاك كردن صورت مسئله است و گذشته از آن رسمي كردن مطالب بهتر از ايجاد شايعه و تهمت در فضايي است كه كسي قدرت دفاع از خود را ندارد.

از زارع تا فيروزي از فخري تا داروغه از شوراي اول تا شوراي سوم. از توفيقي تا گرانمايه . همه آمدند و مي روند . اين رسم روزگار است . جوان كوير هم در اين سال ها آماج حملات ، نامه ها به نهاد هاي امنيتي و تهمت هاي ناجوانمردانه بوده است اما هميشه  از انتقاد استقبال كرده است. نظر هاي دوستان  خواننده كه هر كدام بازتاب زيادي در شهر دارد تا حد امكان بازتاب داده مي شود اما پرواضح است كه در نهايت جوان كوير بايد پاسخگو باشد. هر چقدر برخي افراد  از نياوردن نظرات ناراحت مي شوند در طرف مقابل برخي حتي وجود نظرات را نيز تحمل نمي كنند هر چند بعضي ها هم معتقدند نظرها ساخته و پرداخته خودمان است .